پيام

❀حرف دل
93/4/8

+ *همسنگـــران 12* *تازه* آمده بود پيش ما. رفته بودجاي پرتي داشت *سنگر*مي کَند.آن هم*نصف شب*. يکي دوتااز بچه ها راصدا کردم وگفتم: *«بيچاره اينقدر بچه اس که ترسيده وداره سنگردرست مي کنه.»* يکي دو ساعت بعدکه کارش تمام شد،کارش شروع شد. صداي *دعــا*مي آمد و*استغاثه*. براي خودش *قبــر* کنده بود نه*سنگر*... . . @};- براي شادي روح *شهــــداصلوات*@};-

چشمه دانش 93/4/25

@};- *الّلهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم*@};-

منبع:مجموعه خاکريز7(خاطرات دفاع مقدس..ياد ايام)

@};- الّلهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم@};-

اللهم صل علي محمد وآل محمد و عجل فرجهم

الهم صل علي محمد و آل محمد صنما با غم عشق تو چه تدبير کنم تا بکي در غم تو ناله شبگير کنم دل ديوانه از آن شد که نصيحت شنود مگرش هم زسر زلف تو زنجير کنم آنچه در مدت هجر تو کشيدم هيهات دريکي نامه محاست که تحرير کنم با سرزلف تو مجموع پريشاني خود که مجالي که سراسر همه تقرير کنم گر بدانم که وصال تو بدين دست دهد

سپاس از توجهتون جناب گيتي نژاد

@};- الّلهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم@};-

اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم

الّلهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم

اللّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم

شگفتا که هر شامگاه مرا با آ؛ن شهيد به خون آغشته ديداري است گوئي دستار شفق خون اوست و دينداري که هلال بازو و آرنج اوست و پنداري که تاريکي شبانگاهان رداي اوست و ماهتاب روشن دکمه هاي جامه اوست گوئي که وي مسافري است بر اسب شب در خاور و باختر

واقعا خدا چه مي شد من را ده سال پيش تر به دنيا راهي مي کردي تا به ولي حيم سيد علي هستيم به فدايش نشان ميدادم در عرصه سيمرغ جايگاهي در جنگ هشت ساله با بعث و اسرائيل ئ امريکا مي داشتم ولي خدايا شکر اين بار اگر در عرصه جنگ هشت ساله رداي شهادت بر تن نداشتم ولي اينبار اگر مولايم سيد علي هستيم به فدايش و استاد و مولايم سيد مجتبي جانم به فدايش مرا رخستي عطا کنند نه يک بار به صدبار فداي روي ماه و پاک

سفيد رو از عرصه سيمرغ ولايت شان مي کردم خدا جانم به من لياقت شهادت عطا فرما در اين دنيا تنهايي را بر من پسنديدي در اين دنيا يک بار بهشت را به دست مولايم به حکم ازمون نشانم دادي هرچند به گمانم فارغ از اين امتحان به دنيا پسم دادي ولي از اين عاقبت .اپسين گله دارم چون شهادتم مي دادي اين قصه را که طول دراز دارد به نيکي و سربلندي نزد آقايم هستيم به فدايش و استادم جانم به فدايش و برادرم سيد مهدي خداجفظش

کند ختم به خيرش مي دادي خدايا شکرت بجاي مي اورم ولي از تو گله دارم و خود دليلش را مي داني دوستان دعايم کنيد ارزوي شهادت اين شبهاي مارمضان خيلي دلم را چنگ ميزند دعايم کنيد زودتر راهي سراه ياران شوم تا اينکه در اين کوچه بن بست آزمون و بندگي هر روز گنه کار تر از ديروز پسين روز شوم دعايم کنيد به فلسفه آن رويا که قصد جستن به ان سوي پنجره نمودم و لياقت رسيدن به آن سو را نداشتم و الان حسرتش را مي خورم

تشکر از توجه ونظرات شما جناب گيتي نژاد ارجمند

اللَّهُـــمَّ صلّ عَلـــي مُحَمَّـــد وَ آلِ مُحَمّـَــد وَ عَجِّـــل فَرَجَـــهُم