همسرانه
برای از بین بردن احساس یک زن؛
نیازی نیست...
فریاد بزنی، ترکش کنی، رویاهایش را بدزدی،
یا به او خیانت کنی و نبینی اش!
برای کشتن یک زن کافیست
وقتی برای تو پیرهن نواَش را میپوشد
فراموش کنی بگویی:
« چه زیبا شده ای بانو....»
آنگاه تکه ای از زیبایی زن می افتد،
و کمی از قلبش می ریزد،
و اگر فقط چندبار دیگر،
به همین راحتی زیبایی اش از نگاه تو بیفتد،
تمام او می شکند!
و یک روز صبح؛
زنی را میبینی،
که روحش به مقصد ناکجاآباد به تنهایی،
خانه ی تو را ترک کرده!
اما خودش مشغول چیدن میز صبحانه توست...
و تو محکومی؛
با جسد متحرک یک زن زشت صبحانه بخوری.
برای زیبایی بخشیدن به هر صبح و هر روز دنیا و نجاتش،
ستایش کردنِ تمامِ جانِ یک زن را یاد بگیرید...
پ.ن : هیچ چیز دلنشین تر از این نیست که
مدام نامت را صدا بزنم
با یک علامت سوال..؟!
و تو با حوصله جواب بدهی جانِ دلم..؟